توبه جوان گناهکار در شب عاشورا از زبان استاد دانشمند+کلیپ صوتی


این داستان پند آموز از استاد دانشمند هست هم کلیپ صوتی داره هم متن ، اما به هر حال کسانی که دوست ندارند کلیپ رو دانلود کنند می تونن متن زیر را بخونن عین کلیپ صوتی هست ولی توصیه من اینه که کلیپ صوتی استاد دانشمند را دانلود کنید این داستان واقعا زیباست حتما یا بخونید یا کلیپ صوتی را گوش دهید...

متن کلیپ صوتی:

درد دل یک جوان ایرانی يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون.... شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظر تاکسی بود...(ادامه مطلب)




موضوعات: مهدی(عج),دوازده امامی,قرآن و معجزه های آن,
برچسب ها: جوان گناهکار , توبه جوان گناهکار , توبه جوان گناهکار درشب عاشورا , داستان پند آموز توبه جوان گناهکار , توبه جوان در شب عاشورا , داستان , داستان پند آمو ,
[ بازدید : 9118 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ 19 / 11 / 1393 ] [ 4:15 ] [ مـحـمـد ]

داستان اصحاب کهف و محل غار کهف


داستان اصحاب کهف


غار کهف

سؤال كافران از سه چيز

روايت شده: قبل از هجرت، نمايندگان كفار قريش در مكه به مدينه سفر كردند و از دانشمندان يهود در مورد مبارزه با پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم استمداد نمودند، دانشمندان يهود به آن‏ها گفتند: سه سؤال از محمد صلى الله عليه و آله و سلم بپرسيد، اگر پاسخ شما را داد، او پيامبر و رسول است وگرنه، به دروغ ادعاى پيامبرى می كند، و با او هر گونه كه صلاح می دانيد مبارزه كنيد. اين سؤال‏ها عبارتند از:

1 - در مورد اصحاب كهف بپرسيد كه سرگذشت آن‏ها چيست؟

2 - از ماجراى ذوالقرنين كه بر مشرق و مغرب دست يافت بپرسيد.

3 - از روح بپرسيد كه چيست؟

و طبق روايتى، گفتند: اگر محمد صلى الله عليه و آله و سلم به دو سؤال نخست پاسخ داد و در مورد روح پاسخ نداد، او پيامبر است.

نمايندگان قريش به مكه بازگشتند، و ماجرا را به كفار قريش گفتند، آن‏ها به محضر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رفته و اين سه سؤال را مطرح كردند. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به آن‏ها فرمود: پاسخ شما را می دهم، ولى ان شاءالله نگفت، كافران رفتند. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پانزده شب منتظر وحى الهى بود، ولى جبرئيل نيامد، (بقیه در ادامه مطلب)



موضوعات: مهدی(عج),متفرقه,دوازده امامی,قرآن و معجزه های آن,
برچسب ها: اصحاب کهف , داستان , کهف , قرآن , محل غار کهف , یاران کهف , محل غار اصحاب کهف , غار کهف+عکس , غار کهف کجاست؟ , غار کهف در کدام کشور قرار دارد , غار اصحاب کهف , مقال ,
[ بازدید : 3385 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ 27 / 8 / 1393 ] [ 20:42 ] [ مـحـمـد ]

یک داستان(عشق به خدا)


داستان عشق به خدا

در کنار شهری خارکنی زندگی می‌کرد که فقر و فاقه او را به شدت محاصره کرده بود. روزها در بیابان گرم، همراه با زحمت فراوان و بی‌دریغ مشغول خارکنی بوده و پس از به دست آوردن مقداری خار، آن را به پشت خود بار نموده به شهر می‌آورد و به قیمت کمی می‌فروخت. روزی در ضمن کار صدای دور شو، کور شو، شنید، جمعیتی را با آرایش فوق العاده در حرکت دید، برای تماشا به کناری ایستاده دختر زیبای امیر شهر به شکار می‌رفت، و آن دستگاه با عظمت از آن او بود. در این حین چشم جوان خارکن به جمال خیره کننده‎ی او افتاد و به قول معروف دل و دین یکجا در برابر زیبایی خیره کننده او سودا کرد...(بقیه در ادامه مطلب)



موضوعات: متفرقه,
برچسب ها: داستان , عشق به خدا , دختر پادشاه , زیبایی , خدا , داستان پند آموز , پند آموز , خار کن , الله , داستان عشق به خدا , داستان طمع و عشق به خدا , داستان خارکن فقیر , داست ,
[ بازدید : 1175 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ 28 / 6 / 1393 ] [ 3:23 ] [ مـحـمـد ]

شب اول قبر به روایت یک دختر


شب اول قبر

به گزارش مشرق، آتی نوشت: علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏گفت:
در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما، مادر یكی از دخترهای اَفَنْدی‏ها (سنی‏های دولت عثمانی) فوت كرد.
این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏كرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند.
هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم جدا نمی‏شوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند(بقیه در ادامه مطلب)



موضوعات: متفرقه,
برچسب ها: شب اول قبر , داستان , روایت , معاد شناسی , شب اول قبر به روایت از یک دختر , عذاب اول قبر , داستان دختری که همراه مادر به قبر رفت , دختر و مادر در قبر , داستان ,
[ بازدید : 3734 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ 23 / 6 / 1393 ] [ 23:9 ] [ مـحـمـد ]

مکالمه مرد روستایی با تلفن بیمارستان!


این داستان رو اون آقایانی بخوانند که هیچ ارزشی به همسرشان قائل نیستند در صورتی که همسرانشان بیشتر از خودشان برای بقای کانون خانواده تلاش می کنند و بدون همسر هیچی نیستند

داستان زیبا و پند آموز

از لحظه ای که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه بی پایانی را ادامه می دادند. زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می‌خواست او همان جا بماند. از حرف‌های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم.
یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می‌خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو بود. در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و ...(بقیه در ادامه مطلب)



موضوعات: متفرقه,
برچسب ها: علاقه به همسر , داستان , پند , داستان های پند آموز , داستان مکالمه مرد روستایی , داستان های زیبا , اگر بد اخلاقی این داستان را بخوان , عشق به همسر , داستان ع ,
[ بازدید : 942 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ 22 / 6 / 1393 ] [ 1:55 ] [ مـحـمـد ]

داستان های پند آموز (1)


داستان پند آموز

داستان جالب بهلول و شکستن سر استاد

روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید : من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم !

یک اینکه می گوید :خداوند دیده نمی شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
دوم می گوید :خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد(ادامه مطلب)



موضوعات: متفرقه,
برچسب ها: داستان , پند , داستانه های کوتاه , بهلول , استاد , امام صادق , داستان جوانی با چاقو , داستان جالب بهلول و شکستن سر استاد , داستان های پند آموز , داستان های مذ ,
[ بازدید : 897 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ 22 / 6 / 1393 ] [ 1:24 ] [ مـحـمـد ]

داستانهایی از رویارویی پیامبران با شیطان ملعون


داستان های پند آموز

شیطان و حضرت ایوب
شخصي از امام صادق(ع) پرسيد: بلايي که دامنگير ايوب شد براي چه بود؟ حضرت در پاسخ او چنين فرمود:
بلايي که بر ايوب وارد شد به خاطر کفران نعمت نبود بلکه به خاطر شکر نعمت بود که ابليس بر او حسد برد و به پيشگاه خدا عرضه داشت که اگر او اين همه شکر نعمت تو را به جا آورد به خاطر زندگي وسيع و مرفهي است که به او داده اي، و اگر مواهب دنيا را از او بگيري هرگز شکر تو را به جا نخواهد آورد، مرا بر دنياي او مسلط کن تا حقيقت گفته ام معلوم شود. خداوند براي اينکه اين ماجرا سندي براي همه رهروان راه حق باشد، به شيطان اين اجازه را داد.
او آمد و اموال و فرزندان ايوب را يکي پس از ديگري از ميان برداشت، ولي اين حوادث دردناک نه تنها از شکر ايوب نکاست بلکه شکر او افزون شد. سرانجام شيطان از خدا خواست بر زراعت و گوسفندان او مسلط شود، اين اجازه هم به او داده شد (و تمامي آن زراعت را آتش زد و گوسفندان را از بين برد) ولي باز هم حمد و شکر ايوب افزون شد. سرانجام شيطان از خدا خواست که بر بدن ايوب مسلّط گردد و سبب بيماري شديد او شود، و اين چنين شد، به طوري که از شدت بيماري و جراحت قادر به حرکت نبود، بي آنکه کمترين خللي در عقل و درک او پيدا شود.
بالاخره جمعي از رهبانها به ديدن او آمدند و گفتند: بگو ببينيم تو چه گناه بزرگي کرده اي که اين چنين مبتلا شده اي؟ و به اين ترتيب شماتت ديگران آغاز شد و اين امر بر ايوب گران آمد. ايوب گفت: به عزت پروردگارم سوگند که من هيچ لقمه غذايي نخوردم مگر اينکه يتيم و ضعيفي بر سر سفره با من نشسته، و هيچ طاعت الهي پيش نيامده مگر اين که سخت ترين آن را انتخاب نمودم.
در اين هنگام که ايوب از عهده تمامي امتحانات در مقام شکيبايي و شکرگزاري برآمده بود زبان به مناجات و دعا گشود و حل مشکلات خود را با تعبيري مؤدبانه و خالي از هر گونه شکايت از خدا خواست، و درهاي رحمت الهي گشوده شد و مشکلات به سرعت برطرف گشت و نعمت هاي الهي افزون تر از آنچه بود به او رو آورد.(8) بقیه داستانها در ادامه مطلب



موضوعات: متفرقه,
برچسب ها: داستان پیامبران , داستان شیطان , داستان , پیامبران , شیطان , داستان های مذهبی , داستان پند آموز , داستان های زیبای مذهبی , داستان زیبا , داستان های زیبا از پ ,
[ بازدید : 2345 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ 16 / 6 / 1393 ] [ 21:9 ] [ مـحـمـد ]

ماجرای شیعه شدن یک وهابی خوزستانی


افکار وهابیت:تخریب مکان های مقدس = تخریب شیعیان

داستان وهابی شیعه شده

این ماجرا واقعا زیبا و خواندنی می باشد توصیه می کنم اگر وقت دارید بخوانید

ادامه مطلب



موضوعات: متفرقه,
برچسب ها: شیعه , وهابی , شیعه شدن خوزستانی , ماجرای شیعه شدن یک وهابی , وهابیت , داستان شیعه شدن وهابی , داستان جالب شیعه شدن یک وهابی , وهابیت و شیعه شدن , داستان , مذ ,
[ بازدید : 833 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ 24 / 6 / 1393 ] [ 17:11 ] [ مـحـمـد ]
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]