يه عاشق | 1393/6/25 ساعت 18:09 |
به سلامتی پسری که سینش مهر سینه زنی حضرت ابوالفضل خورده... | |
aghaye-delam1376.avablog.ir |
يه عاشق | 1393/6/25 ساعت 18:08 |
پسر سرزمین من
دیروز داشتی مردانه در میدان میجنگیدی...
امروز داری توی آرایشگاه ها ابرو بر میداری ، مو رنگ میکنی ،
دماغت را سر بالا میکنی...
آهای پسر سرزمین من . . .
دخترااااااااااااان سرزمین من نیاز به مردی دارند که محکم باشد ، قوی
باشد در سختی ها ،
در دشواری ها همراه و همیارشان باشد انقدر قوی باشد ....که همه دنیا
در برابرش کم بیاورد...
این پستتون خیلی زیبا بود...
|
|
aghaye-delam1376.avablog.ir |
يه عاشق | 1393/6/25 ساعت 18:07 |
حجابم ابزار کرشمه من است….. پیش خدا ا حجابم محدود میکنم همه ی نگاه های بیگانه را…. حجابم…. افتخارم…. چادرم…. یادگار مادرم”س” | |
aghaye-delam1376.avablog.ir |
يه عاشق | 1393/6/25 ساعت 18:05 |
گـاهـی کـه چـادرم خـاکـی میشـود … از طعنــه هــای مــردم شـهــر … یاد چفیـه هـایی می افتـم … که برای چادری ماندنم … خــونـی شدند …! | |
aghaye-delam1376.avablog.ir |
يه عاشق | 1393/6/25 ساعت 18:04 |
بــانــو! جامـــــه ی تــــوســـت امــــا .. جــــامعـــــــه ی مـــــا را مــــــی ســــازد .. جامـــــه ات را مواظب باش... جامعــــــه در خطــــــر است! | |
aghaye-delam1376.avablog.ir |
يه عاشق | 1393/6/25 ساعت 18:04 |
بهش گفت : پول برای / طلا / فعلا ندارم ،
ولی قول میدم هرسال بیارمت / طلاییه ... /
آره چه چیزی بهتر از زیارت...
|
|
aghaye-delam1376.avablog.ir |
يه عاشق | 1393/6/25 ساعت 18:02 |
اومد پیشم گفت: خیلی دلم گرفته. روضه میخونی؟؟؟ شاید دیگه فرصت نباشه!!
گفتم! برو شب عملیاته! خیلی کار دارم!!
رفت و با دوستش برگشت! اصرار که فقط چند دقیقه!! خواهش میکنم.
3تایی نشستیم
گفتم:چه روضه ای؟
گفت:دلم هوای عباس کرده!
منم شروع کردم!
ای اهل حرم میر علمدار نیامد.علمدار نیامد!
سقای حرم سید و سالار نیامد.علمدار نیامد!
کلی وقت با همین2بیت گریه کردند.رهاشون کردم ب حال خودشون!
عملیات با رمز یا ابالفضل العباس شروع شد.
بیسیم زدم وضعیتشو بپرسم
گفتند:چند لحظه قبل شهید شد با دست بریده و نارنجک به دست !
خدایا ما رو هم دعوت کن...
|
|
aghaye-delam1376.avablog.ir |
يه عاشق | 1393/6/25 ساعت 18:01 |
مــنــ بهــ عشقـــ علــــــــــــــی اعتبـــآر گرفتــهـ امــ ... محتــاج دعاتونیــم تـو ایـن شـــب هــا | |
aghaye-delam1376.avablog.ir |
يه عاشق | 1393/6/25 ساعت 18:01 |
بالای سرش بودند
نفس های آخرش بود
فریاد میزدند زنـــده ای
او میگفت: یکم دیگه مونده زنده شم...
اینجاست که میفهمیم چقد دنیا ها متفاوتن...
به افتخار همه شهدا
که شهید شدن براشون مثل یه تولد دوبارست
خدا آخر هممون رو به خیر کنه...
|
|
aghaye-delam1376.avablog.ir |